سخنان فرناندو پسوا - سخنان بزرگان
انسان درگیر عشق بی آنکه چیز خاصی از رویداد بداند می تواند پیروز باشد. فرناندو پسوا
دور از ذهن ترین چیز در همه ی انسانها، بی اهمیت بودنشان در تمام عرصه هاست. فرناندو پسوا
هر کس هستی خود را یکنواخت اداره کند خردمند است. چه در آن صورت هر حادثه ی کوچکی از برکت معجزه بر خوردار می شود. فرناندو پسوا
تا می توانید رو به روی آینه جا خوش کنید. آینه ها با ما حرف می زنند و با نگاهشان سرایی برای ما می گشایند.فرناندو پسوا
ما همه بردگان شرایط بیرونی هستیم. فرناندو پسوا
ر
بسیاری از مردم از اینکه نمی توانند بگویند چه می بینند و چه می اندیشند ناخوش می شوند. فرناندو پسوا
بهترین ویژگی در زندگی روزمره، نیروی محرکه ای است که به عمل منتهی می شود، یعنی اراده ی راسخ. فرناندو پسوا
کمک حسابدار می تواند خود را امپراتور روم بپندارد، پادشاه انگلستان نمی تواند، چرا که او پادشاه انگلیس است و در رویا نمی تواند جز آنچه هست، پادشاه دیگری باشد. واقعیت او، از حس کردن وا می داردش. فرناندو پسوا
تنها اثر بزرگ و کامل اثری است که هیچ وقت شخص نمی تواند تحقق آن را تصویر کند. فرناندو پسوا
می توان در رویای چیزی زیبا غرق شد که انسان نه در عمل می تواند بدان برسد و نه در گفتار.فرناندو پسوا
چیزی که به تندی رشد نکند، در زیر وجود پیشامد گونه ی اندیشه ی ما رنج می برد.فرناندو پسوا
شعر، بیان آرمان با احساس به زبان دیگر است که هیچ کس به کار می بندد، چرا که هیچ کس به مانند شعر لب به سخن نمی گشاید. فرناندو پسوا
در نثر، لطافت لرزانی وجود دارد که بازیگری بزرگ با آن کلمه را در ماده ی هماهنگ اندامش به راز غیر قابل درک آفریدگان مبدل می کند.فرناندو پسوا
بزرگترین تلاش ما به اندازه ی خود به زمان نیاز دارد. فرناندو پسوا
انسان از اندیشیدن و حس کردن چیزی درک نمی کند.فرناندو پسوا
هنر عبارت از این است که فرصت دهیم تا سایر انسانها آنچه را که ما احساس می کنیم، احساس کنند، آنها را از خودشان رها سازیم و برای این رهایی خاص شخصیت خودمان را به آنها پیشنهاد کنیم.فرناندو پسوا
نوشتن یعنی فراموش کردن؛ ادبیات خوش آیندترین شیوه ی نادیده گرفتن زندگی به شمار می رود. فرناندو پسوا
انسانها تنها یاد می گیرند که از اجداد درگذشته ی خود سودی ببرند. فرناندو پسوا
همه ی چیزهایی که در عرصه ی هنر یا زندگی انجام می دهیم، رونوشت ناقص چیزهایی است که می خواستیم انجام دهیم.فرناندو پسوا
بزرگترین گناه من از دانستن سرچشمه می گیرد. فرناندو پسوا
اثری را آفریدن و پس از پایان، بد شمردن، از رنج های روان است؛ به ویژه اگر شخص بپذیرد که این بهترین اثری بود که می توانست بیافریند.فرناندو پسوا
چیزی که نوشته شده هم یک موجود زنده است، کلمه اگر دیده یا شنیده شود کامل است.فرناندو پسوا
من هرگز درباره ی هرچه که زندگی می دهد و می گیرد اشک نمی ریزم. فرناندو پسوا
درایت را جایگزین قابلیت کردن، شکستن رابطه ی میان اراده و احساس و دلبستگی نداشتن نسبت به همه ی رفتارهای زندگی مادی، چیزهایی هستند که انسان اگر بدان ها دست یازد، ارزشمندتر از خود زندگی است. فرناندو پسوا
خشنود بودن نسبت به هر آنچه انسان دریافت می کند، شیوه ی تفکر بردگان است. فرناندو پسوا
چیزی که در اساتید و شناسندگان نامرئی ها توجه مرا دامن می زند این است که می خواهند با نوشتن، اسرارشان را با ما در میان بگذارند یا تحمیل کنند، اما جملگی بد می نویسند.فرناندو پسوا
اصلاح طلب انسانی است که وضعیت بحرانی جهان را در سطح می شناسد و تصمیم می گیرد آن را مداوا کند، اما اساس کار را خراب تر می کند.فرناندو پسوا
برای رسیدن به حقیقت با کمبود ارقامی مواجه هستیم که برای این مهم کفایت می کرد و رویکرد فکری چیزی است که همواره این ارقام را تکمیل می کند.فرناندو پسوا
یک اثر کامل حتا اگر بد هم باشد بهتر است، چون در هر صورت یک اثر است، یا سکوت واژه ها، خموشی کل روان، تا نویسنده با آن به ناتوانی رفتار خود را ثابت کند. فرناندو پسوا
چون هیچ زمان نمی توانیم همه ی اساس یک سؤال را بشناسیم، از این رو هیچ زمان هم نمی توانیم آن را پاسخ دهیم.فرناندو پسوا
بین زندگی انسان و حیوانات هیچ تفاوتی وجود ندارد جز در شکل و شیوه ای که اشتباه می کند یا خودش را باز نمی شناسد. فرناندو پسوا
ما هرچه درباره ی چیزی که اراده به دانستن اش را داریم بالاتر برویم، به همان نسبت از چیزی که می دانیم نزول می کنیم.فرناندو پسوا
همیشه خشونت به هر شکل ممکن برای من شکل نابخردانه ای از نادانی انسان ها بوده است.فرناندو پسوا
همیشه حقیقت، حتی اگر نادرست هم باشد، آن سوی خیابان دیگر جا می گیرد. فرناندو پسوا
انسان بلندپایه بسیار بالاتر از انسان عادی است تا انسان عادی از میمون عادی.فرناندو پسوا
بسیار شگفت آور و قابل توجه است که انسان به سادگی نمی تواند واژه هایی بیابد که با آنها تفاوت میان انسان و حیوان را تعریف کند، با وجود این، یافتن شکل و شیوه ای که بتوان انسان بلندپایه را از انسان میانه تمییز داد، آسان است. فرناندو پسوا
همه چیز از بیرون می آید و حتی روان انسان هم شاید چیزی جز تابش خورشید نیست که می درخشد و در زمین دربند شده؛ زمینی که سطح آن انباشته از کثافتی است که اندام ما است. فرناندو پسوا
فضا، روان اشیاء است. هر چیزی بیان خاص خود را دارد و این بیان از بیرون به سراغ اش می آید.فرناندو پسوا
انسان با وجود شرورهای جهان نمی تواند لطف بی نهایت آفریدگار دانایی جهان را بپذیرد.فرناندو پسوا
پول، زیبا است، چون به معنای آزادی است.فرناندو پسوا
کسانی که عشق را هدر دادند، خود را از پیروزی ای که دار و ندارشان به شمار می رود، آزاد می بینند.فرناندو پسوا
اگر برای تو آسان نیست که تنها زندگی کنی، پس برده به دنیا آمده ای.فرناندو پسوا
آزادی، فرصتی برای گوشه گیری است؛ تو اگر بتوانی خودت را از انسانها جدا کنی، آزادی. فرناندو پسوا
ما دارنده ی آن چیزی هستیم که از آن کناره می گیریم، چرا که آن را در رویا دست نخورده پاس می داریم.فرناندو پسوا
هیچ کس نمی تواند شاه جهان باشد، این یک رویا است و هر یک از ما که به درستی خود را بشناسد، می خواهد شاه جهان باشد.فرناندو پسوا
کاهلی بیش از هر چیزی آرامش بخش است. فرناندو پسوا
انسان به هر میزان از مقام برتری برخوردار باشد، باید به همان نسبت از بسیاری از چیزها چشم پوشی کند.فرناندو پسوا
با مرگ طبیعت، خود ما هم پایان خودمان را رقم می زنیم. فرناندو پسوا
از دو چرخ یک محور همیشه یکی جلوتر حرکت می کند، حتی اگر به بخش های شکننده ای از میلی مترها مربوط باشد. فرناندو پسوا
گاهی وقت ها به نظرم می رسد همه چیز نادرست است و زمان فقط فضایی است برای اشتباه گرفتن آرامش؛ چیزی که برای زمان ناشناخته است.فرناندو پسوا
مرگ، شباهتی به خواب ندارد، چرا که انسان در خواب زنده است و می خوابد.فرناندو پسوا
وقتی مرگ شباهتی به خواب ندارد، چرا باید مرگ، خواب باشد؟فرناندو پسوا
هر کس غرور خود را دارد و غرور هر کس او را به فراموشی می سپرد، چرا که کس دیگری با همان روان وجود دارد. فرناندو پسوا
همه ی ما رمان نویس هستیم، وقتی می بینیم تعریف می کنیم، چون دیدن مثل همه ی چیزهای دیگر پیچیده است. فرناندو پسوا
هیچ چیز حقیقی در زندگی وجود ندارد تا از این رو حقیقی باشد که آن را انسان خوب ستوده است. فرناندو پسوا
چیزی را بیان کردن، یعنی نیرویش را پاس داشتن و وحشت اش را زدودن.فرناندو پسوا
متصرف بودن یعنی از دست دادن، احساس کردن بدون متصرف بودن، یعنی پاس داشتن؛ این بدان معناست که از چیزی هستی اش را بیرون بکشی.فرناندو پسوا
تحت عنوان هنر، همه ی چیزهایی که باعث سرورمان می شود، بی آنکه در ارتباط با ما باشد، درک می کنیم. فرناندو پسوا
لذتی که هنر بر ما ارزانی می دارد، نیازمندیم و چون به گونه ای هنر ما نیست، نه وجهی می پردازیم و نه تاسف می خوریم.فرناندو پسوا
رنج های مشترک در پیوند با ما هستند و حقیر اند، چون رنج ها حقیر اند.فرناندو پسوا
کودکان موجودات ادبی هستند، چون همان گونه که احساس می کنند، سخن می گویند و نباید مثل کسی احساس کنند که مثل کس دیگری احساس می کند.فرناندو پسوا
تعریف کردن یعنی اقرار ، چیزی که دیگران دوست دارند بشنوند چیزی نیست که دیگران بگویند و آنها تعریف کنند. فرناندو پسوا
هر روز، روزی است که هست و هرگز در جهان روزهای هم شکلی وجود نداشته است.فرناندو پسوا
تمدن، تربیت نهفته در طبیعت است. فرناندو پسوا
ما با غریزه ی جنسی عشق نمی ورزیم، بلکه تحت شرایط احساسی دیگر عشق می ورزیم و در حقیقت این شرایط، همان احساس دیگر است.فرناندو پسوا
و همه ی ما، انسانها، خانه ها، سنگها، پوستر ها و آسمان مجموعه بزرگی از دوستانیم که در جستجوی جدل با کلمات در حرکت جمعی بزرگ سرنوشت ایم.فرناندو پسوا
تمام گذشته ام چیزی است که نمی خواهم بوده باشم. فرناندو پسوا
دوست ندارم کسی چیزی به من هدیه کند، چرا که طرف مقابل با اهدای آن می خواهد مرا موظف کند تا مانند او چیزی هدیه کنم؛ حال به خود اهدا کننده یا سایرین.فرناندو پسوا
ما هرگز به کسی عشق نمی ورزیم. تنها به پنداری که از کسی داریم عشق می ورزیم. ما به سرانجام شخصی خود ،نظر شخصی خود عشق می ورزیم.فرناندو پسوا
زن سرچشمه ی خوبی برای رویاهاست. هرگز او را لمس مکن!فرناندو پسوا
خالص بودن، نجیب یا قوی بودن نیست، بلکه خود بودن است. کسی که عشق ارزانی می دارد، عشق را می بازد.فرناندو پسوا
تنها اندیشه می تواند بدون آسیب به شناخت واقعیت نایل آید.فرناندو پسوا
نه عشق، اما اصول تشکیل دهنده ی عشق ارزش زحمت را دارد.فرناندو پسوا
هر انسان امروزی که تندیس اخلاقی و چارچوب فکری اش عقب مانده یا بدوی نباشد، عاشق می شود.فرناندو پسوا
آشنایی سطحی برای هنرمند بسیار کم است، او را می آزارد و از تاثیرش می کاهد.فرناندو پسوا
کسی که مرزهای روان خود را می شناسد می تواند بگوید من، منم؟فرناندو پسوا
هر کس که در جمع مردم عادی نباشد، فرمانروا است.فرناندو پسوا
چون چیزی از هم نمی دانیم، یکدیگر را درک می کنیم. فرناندو پسوا
انسان اگر خویشتن خویش را می شناخت بر خود عشق نمی ورزید. فرناندو پسوا
هر زمین گسترده ای شرایط قصر شدن را داراست. فرناندو پسوا
رفتار، درایت راستین است. من همانی خواهم بود که می خواهم باشم.فرناندو پسوا
هرگز تردیدی به خود راه ندادم که همه بر من خیانت می کنند و باز هر بار هم که خیانت می کردند غرق در شگفت می شدم.فرناندو پسوا
تنهایی رفتار مرا رقم می زند نه انسانها. فرناندو پسوا
وقتی می نویسم دردم را فراموش می کنم، مانند کسی که پیش از بهبود بیماری بتواند بهتر نفس بکشد. فرناندو پسوا
این کار ما نیست که آشکار بدانیم چه کسی هستیم؛ آن چه ما فکر و احساس می کنیم همواره برگردانی است از اینکه، آنچه می خواهیم، هرگز نخواسته ایم و به احتمال زیاد هرگز کسی نخواسته است.فرناندو پسوا
رویای من از قدرت اراده ام آغاز شد.فرناندو پسوا
همیشه پس از آن که روز از راه برسد، مثل همیشه دیر خواهد شد. فرناندو پسوا
هر چیز وقتی پدید می آید، به خوبی می توانیم پدید آمده را به سان میرنده احساس کنیم.فرناندو پسوا
زندگی برای ما همان چیزی است که از زندگی جدی برداشت می کنیم. فرناندو پسوا
این انسانها که همواره مرا در بر می گیرند، ارواحی هستند که مرا نمی شناسند و روز به روز با همنشینی و شیوه ی سخنوری خود وانمود می کنند که مرا می شناسند. فرناندو پسوا
من در شناخت خویشتن خویش دریانوردم. فرناندو پسوا
نوشتن بهتر از بی باکانه زیستن است. فرناندو پسوا
اگر مردم بستایند، بهتر از آن چه احساس می کنند، تاثیر می گذارد، چرا که در ستایش، خویشتن را فراموش می کنند.فرناندو پسوا
آرامش تنها از آرامش نشات می گیرد.فرناندو پسوا
تنها در عشق و درگیری ها است که حقیقت ما روشن می شود.فرناندو پسوا
زندگی روستایی حتی آنها را که توجهی بدان نمی کنند به خود جلب می کند. فرناندو پسوا
تنهای تنها بودن چه خوب است؛ انسان می تواند با خود بلند بلند سخن بگوید و قدم بزند، بی آنکه نگاه ها مزاحم اش شوند، می تواند درون رویایی ناخواسته به پشتی تکیه دهد!فرناندو پسوا
خوک هایی وجود دارند که از کثافت خود متنفرند، اما نمی توانند آن را از خود دور کنند. فرناندو پسوا
ما با رفتارمان، یعنی خواسته هایمان زندگی می کنیم.فرناندو پسوا
هرگز برای نقص اندیشه همدردی وجود ندارد.فرناندو پسوا
همه ی چیزهایی که از دید ما ناپدید می شوند، در درون ما هم ناپدید می شوند. فرناندو پسوا
هر چیزی که روزی از آنِ ما بوده، حتی اگر به شکرانه ی همزیستی تصادفی یا دلبستگی های مشترک بوده باشد، به خود ما تبدیل می شود، برای این که از آنِ ما بوده است.فرناندو پسوا
آنچه کسی احساس می کند، هرگز نمی توان به درستی بازگو کرد.فرناندو پسوا
درک فوق العاده ضرورتی است تا در مواجهه با روزهای تیره بتوان ترس را حس کرد.فرناندو پسوا
رویایی که غیر ممکن ها را به ما وعده می دهد، به همین سبب نیز از ما کناره می گیرد، اما رویاهایی که ممکن ها را به ما وعده می دهد، وارد زندگی می شود و تنها در این زندگی راه خود را می یابد.فرناندو پسوا
هر روان شایسته ی خویشتن خویش میل دارد زندگی را در بی نهایت به پایان برساند. فرناندو پسوا
من به استادهایی که حتی نمی توانند ناظم مدرسه شوند بدبین هستم.فرناندو پسوا
مرده می تواند بدریخت باشد، اما نیرومندتر است، چرا که مرگ، او را آزاد کرده است. فرناندو پسوا
نویسنده و شاعر پرتغالی
مطلب مرتبط: