شعرهای کوتاه گلاره هنری - اشعار گلاره هنری
هرچه صورتم را شستم
باز رد تنهایی
در آیینه بود.
گلاره هنری
پرندهها فقط تجسم پروازند
شکل پریدن
خود در آسمان است.
گلاره هنری
دورتر بایست
شیطان در جزئیات حضور دارد.
گلاره هنری
تا پلک به هم زد
عکاس عکس گرفت
سالها بعد رنگ چشم کودک مرده را کسی نمیدانست.
گلاره هنری
تنها گل آفتاب گردان میدانست
چرا پیات میگشتم!
گلاله هنری