گلچین اشعار زیبای الکساندر پوپ
اندیشه های ما
در غرفه های بیشمار مغز
با زنجیر ناپیدا
به یکدیگر پیوسته اند
از آنها چون یکی
بیدار شود،
سر بر می دارند هزار تای دیگر نیز
طبیعت سراسر هنر است، امّا سرّ آن بر تو مکشوف نیست
اتفاق و تصادف، همه طرح و هدایت است که از دیده ها پنهان است
و ناموزونی ها، تمام هم آهنگی هاست که هنوز شناخته نشده است
و شر و بدی های جزیی در نظام کلْ همه خیر محض است
و علیرغم این عقل خطاکار
یک حقیقت چون آفتاب روشن است
و این است که هر چه هست، همه در جای خود نیکوست.
انسان به دور از
اشتباه و خطا است!
بخشاینده خدا است
خطرناک است،
دانش کم
یا باید آب چشمه را
تا قطره ی آخر نوشید
یا هرگز لب نزد
وضع و حال مردمان تنگ فکر
به وضع و حال بطریهای تنگ دهان ماند؛
هرچه کمتر در خود دارند،
با سر و صدای بیشتری
آن را به خارج پرتاب می کنند
بهترین راه برای اثبات صفای ذهنی ما
نشان دادن خطاهای آن است؛
نمایش ناپاکیهای بستر نهر
به ما می فهماند
آب
پاک و صاف است