شعر های کوتاه رضا محبی راد - اشعار رضا محبی راد
میدانم
نمی آیی
پنجره ها بی پرده با من حرف می زنند .
رضا محبی راد
هیچ جای این شهر
از یادت در امان نیستم
حتی به کوچه ی علی چپ
که می روم !
رضا محبی راد
هر بار شعری آمد
هفتاد میلیون سلیقه مهمان ذوقم شد !
اینبار انتظاراتان را زمین بگذارید
میخواهم ساده بگویم
دوستت دارم !
رضا محبی راد
شیطان میدانست
آدم نیستیم
سجده نکرد .
رضا محبی راد
میدان شوی
ماشین می شوم !
خورشید شوی
زمین می شوم !
هرچه می شوی
ثابت بمان تا دورت بگردم !
رضا محبی راد
خوش خط و خال من
ببخش که هنوز
پونه مانده ام.
رضا محبی راد
در جمله من به تو هرگز نمی رسم
فــعل و فــاعل و مفـــعول تــویی
مابقی حــرف اضافه است !
رضا محبی راد
این اشکها از درد نیست
زنی نشسته درچشمهایم
پیاز ریز می کند !
رضا محبی راد
در جمله سازی لبهایت
از ماضی بعید بیزارم
دلم یک حال ساده می خواهد !
رضا محبی راد
تنهایی من
پر از دلقکهایی است
با دماغهای قرمز
از بس گریه کرده اند ... !
رضا محبی راد
حرفهایت دانه بود
که پاشیدی
روی احساسی که شخم زده بودی ...
لامصب مترسکی جای خود می گذاشتی
کلاغها تمام حرفهایت را بردنند !
رضا محبی راد
ریشه ها را کنار بزنید
زیر بید مجنونی خاکم کنید
باید بدانم این عشق
از کجا آب می خورد !
رضا محبی راد