لطفا این شعر را آهسته بخوانید
آهسته بخوانید
رویِ سطرِ آخرِ گریههایش
خواب رفته است شاعر!
از: رضا کاظمی
پروازِ هیچ پرندهای را حسرت نمیبرم
حسرت نمیبرم
وقتی قفس
چشمهای تو باشد.
از: رضا کاظمی
نامه هایت را بی نشانی به باد بده
بی نشانی به بـاد بده
می رساند؛
خــــــانه ام بر بـــــــاد است ..
از: رضا کاظمی
تنت به دشت گلهای وحشی میماند
تنَت
به دشتِ گلهای وحشی میماند:
معطر و ناشناخته!
بوسهام
هرجا که مینشیند
پروانهای از خواب میپرد!
از: رضا کاظمی
درباره شاعر:
رضا کاظمی، شاعر و نویسنده، متولد 4 آذر سال 1349در تهران و فارغ التحصیل از دانشگاه هنر است. وی بعد از چندین سال تجربهی سرایش شعر کوتاه و بلند عاشقانه، سال هاست که دیگر به صورت حرفه ای در حیطه ی شعر کوتاه آزاد -خاصه شعر کوتاه عاشقانه- فعالیت حرفه ای می کند و در زمینه ی ادبیات داستانی نیز نگارش چندین کتاب را به انجام رسانده است.
کاظمی در چند سال اخیر دبیر بخش داستان سایت دو زبانه ی "اثر" بوده و هست. وی دو کتاب اخیرش با عنوان های "نگران نباش! این شعرها همه سانسور می شوند" و "زنی توی سرم حرف می زند" را توسط نشر اچ اند اس مدیا، در آمریکا منتشر کرده است. برخی از آثار او عبارت اند از: "پستچی جای نامه تنهایی آورد"، "پا برهنه تا ماه"، "قرار بعدی پای گهواره ی شعرهایم" و "زنی که کشتم اسم نداشت".
مجموعه شعر "یک سبد خاطره، یک سینه حرف" او، جایزه اول کتاب سال دفاع مقدس را در سال 1385 گرفته است.