شعر عارفانه،شعر کوتاه عاشقانه،شعر نو کوتاه احساسی،شعر نو کوتاه فلسفی،شعر کوتاه عاشقانه جدید،شعر کوتاه دلتنگی،شعرهای عاشقانه زیبا،شعر کوتاه زیبا

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر های نو سهراب سپهری» ثبت شده است

شعر های نو سهراب سپهری

 

شعرهای نو سهراب سپهری

(روی شعر مورد نظر کلیک کنید)

                خانه دوست کجاست؟
                           غریب
                    شب تنهایی خوب
                       سوره تماشا
                         ساده رنگ
                           دوست
                        در گلستانه
                       از سبز به سبز

                       صدای پای آب
                           مسافر
                      پیغام ماهی ها
                       پشت دریاها
                       پرهای زمزمه
                     واحه ای در لحظه
                       پیامی در راه 

                         غروب

                      دود می خیزد


                 دنگ
             در قیر شب
                دلسرد
           تا انتهای حضور
            اینجا پرنده بود
       آری ما غنچه یک خوابیم
             مرغ افسانه
           جهنم سرگردان
                محراب
              دیاری دیگر
                  تارا

           به باغ همسفران
              سایه دوست
                ندای آغاز
             آب را گل نکنیم
                صدای آب
          روشنی من گل آب
             غمی غمناک
              روشن شب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

گلچین اشعار سهراب سپهری (2)

گلچین اشعار سهراب سپهری،شعر های نو سهراب سپهری،شعرهای نو سهراب سپهری

زندگی خالی نیست
مهربانی هست،سیب هست،ایمان هست 
آری تا شقایق هست زندگی باید کرد  
سهراب سپهری

گلچین اشعار شاعران ایران و جهان 

روزی خواهم آمد و پیامی خواهم آورد...
خواهم آمد گل یاسی به گدا خواهم داد 
زن زیبای جذامی را گوشواری دیگر خواهم بخشید 
کور را خواهم گفتم : چه تماشا دارد باغ ...
هر چه دشنام از لب خواهم برچید 
هر چه دیوار از جا خواهم برکند 
رهزنان را خواهم گفت : کاروانی آمد بارش لبخند 
ابر را پاره خواهم کرد 
من گره خواهم زد چشمان را با خورشید ، دل ها را با عشق ،سایه ها را با آب ،شاخه ها را با باد 
و به هم خواهم پیوست،خواب کودک را با زمزمه زنجره ها 
بادبادک ها به هوا خواهم برد 
گلدان ها آب خواهم داد ...
خواهم آمد ،سر هر دیواری میخکی خواهم کاشت 
پای هر پنجره ای شعری خواهم خواند 
هر کلاغی را کاجی خواهم داد 
مار را خواهم گفت : چه شکوهی دارد غوک 
آشتی خواهم داد 
آشنا خواهم کرد 
راه خواهم رفت 
نور خواهم خورد 
دوست خواهم داشت سهراب سپهری

گلچین اشعار شاعران ایران و جهان 

دنگ..،دنگ..
ساعت گیج زمان در شب عمر
می زند پی در پی زنگ.
زهر این فکر که این دم گذر است
می شود نقش به دیوار رگ هستی من...
لحظه ها می گذرد
آنچه بگذشت ، نمی آید باز
قصه ای هست که هرگز دیگر
نتواند شد آغاز... سهراب سپهری

گلچین اشعار شاعران ایران و جهان 

هر که با مرغ هوا دوست شود
خوابش آرام ترین خواب جهان خواهد بود سهراب سپهری

 گلچین اشعار شاعران ایران و جهان

باید امشب بروم 
من که از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم 
حرفی از جنس زمان نشنیدم 
هیچ چشمی عاشقانه به زمین خیره نبود 
کسی از دیدن یک باغچه مجذوب نشد 
هیچ کس زاغچه ای را سر یک مزرعه جدی نگرفت ... سهراب سپهری

 گلچین اشعار شاعران ایران و جهان

چرا مردم نمی دانند 
که لادن اتفاقی نیست 
نمی دانند در چشمان دم جنبانک امروز برق آبهای شط دیروز است ؟
چرا مردم نمی دانند 
که در گلهای ناممکن هوا سرد است؟ سهراب سپهری

گلچین اشعار شاعران ایران و جهان 

هر کجا هستم باشم 
آسمان مال من است 
پنجره ، فکر، هوا، عشق، زمین مال من است 
چه اهمیت دارد 
گاه اگر می رویند 
قارچ های غربت ؟ سهراب سپهری

 گلچین اشعار شاعران ایران و جهان

من نمی دانم که چرا می گویند : اسب حیوان نجیبی است کبوتر زیباست 
و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست 
گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد 
چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید 
واژه ها را باید شست ... سهراب سپهری

 گلچین اشعار شاعران ایران و جهان

چترها را باید بست 
زیر باران باید رفت 
فکر را خاطره را زیر باران باید برد
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت 
دوست را زیر باران باید برد 
عشق را زیر باران باید جست 
 زیر باران باید با زن خوابید 
زیر باران باید بازی کرد 
زیر باران باید چیز نوشت حرف زد نیلوفر کاشت
 زندگی تر شدن پی در پی 
زندگی آب تنی کردن در حوضچه "اکنون" است 
رخت ها را بکنیم 
آب در یک قدمی است ... سهراب سپهری

گلچین اشعار شاعران ایران و جهان 

من از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم
حرفی از جنس زمان نشنیدم!
هیچ چشمی عاشقانه به زمین خیره نبود.
کسی از دیدن یک باغچه مجذوب نشد.
هیچکس زاغچه ای را سر یک مزرعه جدی نگرفت .
من به اندازه ی یک ابر دلم میگیرد
.....
و شبی از شبها
مردی از من پرسید
تا طلوع انگور چند ساعت راه است؟

باید امشب بروم
باید امشب چمدانی را
که به اندازه ی پیراهن تنهایی من جا دارد بردارم
و به سمتی بروم
که درختان حماسی پیداست
رو به ان وسعت بی واژه که همواره مرا می خواند
یه نفر باز صدا زد سهراب!
کفش هایم کو؟ سهراب سپهری

گلچین اشعار شاعران ایران و جهان 

بهترین چیز رسیدن به نگاهی است
که از حادثه عشق تر است سهراب سپهری

مطلب مرتبط:

شعر های نو سهراب سپهری

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

گلچین اشعار سهراب سپهری

گلچین اشعار سهراب سپهری،شعر های نو سهراب سپهری،شعرهای نو سهراب سپهری

 دود می خیزد ز خلوتگاه من 
کس خبر کی یابد از ویرانه ام ؟
با درون سوخته دارم سخن 
کی به پایان می رسد افسانه ام ؟... سهراب سپهری

                 گلچین اشعار شاعران ایران و جهان     

زندگی یعنی: یک سار پرید.
از چه دلتنگ شدی؟
دلخوشی ها کم نیست مثلا این خورشید... سهراب سپهری

گلچین اشعار شاعران ایران و جهان 

روزی خواهم آمد، وپیامی خواهم آورد
در رگها، نور خواهم ریخت
و صدا خواهم در داد:ای سبد هایتان پر خواب
سیب آوردم، سیب سرخ خورشید
خواهم آمد، گل سرخی به گدا خواهم داد ..... سهراب سپهری

گلچین اشعار شاعران ایران و جهان

من‌ از نوشتن‌ می‌ترسم‌. با ترس‌ به‌ زیبایی‌ و هنر نزدیک‌ می‌شوم‌.  سهراب سپهری

 گلچین اشعار شاعران ایران و جهان

.....من مسلمانم.
قبله ام یک گل سرخ.
جانمازم چشمه، مهرم نور.
دشت سجاده من.
من وضو با تپش پنجره ها می گیرم.
در نمازم جریان دارد ماه ، جریان دارد طیف.
سنگ از پشت نمازم پیداست:
همه ذرات نمازم متبلور شده است.
من نمازم را وقتی می خوانم 
که اذانش را باد ، گفته باد سر گلدسته سرو.
من نمازم را پی "تکبیره الاحرام" علف می خوانم،
پی "قد قامت" موج.... سهراب سپهری

 گلچین اشعار شاعران ایران و جهان

روشن است آتش درون شب

وز پس دودش

طرحی از ویرانه های دور.

گر به گوش آید صدایی خشک:

استخوان مرده می لغزد درون گور.

دیرگاهی است در این تنهایی

رنگ خاموشی در طرح لب است.

بانگی از دور مرا می خواند،

لیک پاهایم در قیر شب است. سهراب سپهری

 گلچین اشعار شاعران ایران و جهان

..نقش هایی که کشیدم در روز،

شب ز راه آمد و با دود اندود.

طرح هایی که فکندم در شب،

روز پیدا شد و با پنبه زدود... سهراب سپهری

گلچین اشعار شاعران ایران و جهان 

...کسی نیست، بیا زندگی را بدزدیم، آن وقت  میان دو دیدار قسمت کنیم. سهراب سپهری

گلچین اشعار شاعران ایران و جهان 

به باغ همسفران 
صدا کن مرا 
صدای تو خوب است. 
صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است 
که در انتهای صمیمیت حزن می‌روید... سهراب سپهری

 گلچین اشعار شاعران ایران و جهان

من از حاصل ضرب تردید و کبریت می‌ترسم. 
من از سطح سیمانی قرن می‌ترسم. سهراب سپهری
گلچین اشعار شاعران ایران و جهان 

و من، در طلوع گل یاسی از پشت انگشت‌های تو، بیدار خواهم شد. 
و آن وقت حکایت کن از بمب‌هایی که من خواب بودم، و افتاد. 
حکایت کن از گونه‌هایی که من خواب بودم، و تر شد. 
بگو چند مرغابی از روی دریا پریدند. سهراب سپهری

 

گلچین اشعار شاعران ایران و جهان

خواب کن زیر یک شاخه دور از شب اصطکاک فلزات. 
اگر کاشف معدن صبح آمد، صدا کن مرا. سهراب سپهری

گلچین اشعار شاعران ایران و جهان

  

ماه بالای سر آبادی است
اهل ابادی در خواب است
باغ همسایه چراغش روشن,
من چراغم خاموش.
یاد من باشد تنها هستم.
ماه بالای سر تنهایی است. سهراب سپهری

گلچین اشعار شاعران ایران و جهان 

شب بود و چراغک بود.
شیطان ، تنها، تک بود.
باد آمده بود، باران زده بود: شب تر ، گل ها پرپر.
بویی نه براه.
ناگاه
آیینه رود، نقش غمی بنمود: شیطان لب آب.
خاک سایه در خواب.
زمزمه ای می مرد.بادی می رفت، رازی می برد  سهراب سپهری

گلچین اشعار شاعران ایران و جهان 

سنگ آرایش کوهستان نیست
همچنانی که فلز زیوری نیست به اندام کلنگ
وکف دست زمین
گوهر ناپیدائی است
که رسولان همه از تابش آن خیره شدند
پی گوهر باشید... سهراب سپهری

گلچین اشعار شاعران ایران و جهان 

آب را گل نکنیم 
در فرودست انگار کفتری می خورد آب 
یا که در بشه ای دور سیره ای پر می شوید 
یا در آبادی کوزه ای پر می گردد 
آب را گل نکنیم 
شاید این آب روان می رود پای سپیداری تا فروشوید اندوه دلی 
دست درویشی شاید نان خشکیده فرو برده در آب 
رزن زیبایی آمده لب رود .... سهراب سپهری

 گلچین اشعار شاعران ایران و جهان

مادرم صبحی می گفت :‌ موسم دلگیری است 
من به او گفتم : زندگانی سیبی است ‚ گاز باید زد با پوست ... سهراب سپهری

گلچین اشعار شاعران ایران و جهان 

باز آمدم از چشمه خواب کوزه تر دردستم 
مرغانی می خوانند نیلوفر وا میشد کوزه تر بشکستم 
در بستم 
و در ایوان تماشای تو بنشستم... سهراب سپهری

گلچین اشعار شاعران ایران و جهان 

آری ما غنچه یک خوابیم 
غنچه خواب ؟ ایا می شکفیم ؟
یک روزی بی جنبش برگ 
اینجا ؟
نی در دره مرگ 
تاریکی تنهایی 
نی خلوت زیبایی 
به تماشا چه کسی می اید چه کسی ما را می بوید 
...
و به بادی پرپر ...؟
...
و فرودی دیگر ؟ سهراب سپهری

 گلچین اشعار شاعران ایران و جهان

صبحی سر زد مرغی پر زد یک شاخه شکست خاموشی هست 
خوابم برد خوابی دیدم تابش آبی در خواب لرزش برگی در آب 
این سو تاریکی مرگ آن سو زیبایی برگ اینها چه آنها چیست ؟ انبوه زمان چیست ؟
این می شکفد ترس تماشا دارد آن می گذرد وحشت دریا دارد .... سهراب سپهری

 گلچین اشعار شاعران ایران و جهان

تهی بود نسیمی 
سیاهی بود و ستاره ای 
هستی بود و زمزمه ای 
لب بود و نیایشی
من بود و تویی
نماز و محرابی سهراب سپهری

 گلچین اشعار شاعران ایران و جهان

شب سردی است و من افسرده 
راه دوری است و پایی خسته 
تیرگی هست و چراغی مرده 
می کنم تنها از جاده عبور

و ....

وای این شب چه قدر تاریک است 
خنده ای کو که به دل انگیزم ؟
قطره ای کو که به دریا ریزم ؟
صخره ای کو که بدان آویزم ؟
مثل این است که شب نمناک است 
دیگران را هم غم هست به دل 
غم من لیک غمی غمناک است  سهراب سپهری

 

گلچین اشعار شاعران ایران و جهان 

به سراغ من اگر می آیید
پشت هیچستانم
پشت هیچشتان جای است
پشت هیچستان رگهای هوا، پر قاصدهایی است
که خبر می آرند، از گل واشدۀ دورترین بوتۀ خاک
روی شن ها هم
نقش های سم اسبان سواران ظریفی است که صبح
به سر تپۀ معراج شقایق رفتند
پشت هیچسان، چتر خواهش بازاست
تا نسیم عطشی در بن برگی بدود
زنگ باران به صدا می آید
آدم اینجا تنهاست
و در این تنهایی
سایۀ نارونی تا ابدیت جاری است
به سراغ من اگر می آیید
نرم وآهسته بیایید ، مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من  سهراب سپهری

 گلچین اشعار شاعران ایران و جهان

  چیز ها دیدم در روی زمین : کودکی دیدم، ماه را بو می کرد
قفسی بی در دیدم که در آن، روشنی پر پر میزد
نردبانی که از آن، عشق میرفت به بام ملکوت .... سهراب سپهری

 گلچین اشعار شاعران ایران و جهان

 ...و خدایی که در این نزدیکی است:
لای این شب بوها، پای آن کاج بلند.
روی آگاهی آب، روی قانون گیاه .. سهراب سپهری

 گلچین اشعار شاعران ایران و جهان

زندگی رسم خوشایندی است.
زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ،
پرشی دارد اندازه عشق.
زندگی چیزی نیست ، که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود.
.......
زندگی "مجذور" آینه است.
زندگی گل به "توان" ابدیت،
زندگی "ضرب" زمین در ضربان دل ما،
زندگی "هندسه" ساده و یکسان نفسهاست.... سهراب سپهری

مطلب مرتبط:

شعر های نو سهراب سپهری

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عضویت