شعر عارفانه،شعر کوتاه عاشقانه،شعر نو کوتاه احساسی،شعر نو کوتاه فلسفی،شعر کوتاه عاشقانه جدید،شعر کوتاه دلتنگی،شعرهای عاشقانه زیبا،شعر کوتاه زیبا

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشعار شاه نعمت الله ولی» ثبت شده است

رباعیات زیبای شاه نعمت الله ولی

رباعیات زیبای شاه نعمت الله ولی

رباعیات زیبای شاه نعمت الله ولی


جان و دل خود فدای جانان کردم
گفتم که مگر محرم جانان گردم
اما دیدم که گرچه گردم خاکش
هرگز نبرد باد به گردش گردم

رباعیات شاه نعمت الله ولی
گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،رباعی،زیباترین شعر از رباعیات،رباعیات،گزیده ای از رباعیات شاعران
از عالم کفر تا به دین یک نفس است
وز منزل شک تا به یقین یک نفس است
این یک نفس عزیز را خوار مدار
کاین حاصل عمر ما همین یک نفس است

رباعیات شاه نعمت الله ولی
گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،رباعی،زیباترین شعر از رباعیات،رباعیات،گزیده ای از رباعیات شاعران
صحبت با غیر اگر چه از بهر خداست
چون غیر بود در آن میان عین خطاست
بگذر تو ز غیر و باش همصحبت او
ور صحبت غیر بایدت عین خطاست


رباعیات شاه نعمت الله ولی
گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،رباعی،زیباترین شعر از رباعیات،رباعیات،گزیده ای از رباعیات شاعران
در مذهب ما محب و محبوب یکی است
رغبت چه بود راغب و مرغوب یکی است
گویند مرا که عین او را بطلب
چه جای طلب طالب و مطلوب یکی است


رباعیات شاه نعمت الله ولی
گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،رباعی،زیباترین شعر از رباعیات،رباعیات،گزیده ای از رباعیات شاعران
در مجلس ما به ترک می نتوان کرد
با عقل بیان عشق وی نتوان کرد
چون اوست حقیقت وجود همه چیز
ادراک وجود هیچ شی نتوان کرد

رباعیات شاه نعمت الله ولی
گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،رباعی،زیباترین شعر از رباعیات،رباعیات،گزیده ای از رباعیات شاعران
عشق آمد و عقل رخت بربست و برفت
آن عهد که بسته بود بشکست و برفت
چون دید که پادشه درآمد سرمست
بیچاره غلام زود برجست و برفت

رباعیات شاه نعمت الله ولی
گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،رباعی،زیباترین شعر از رباعیات،رباعیات،گزیده ای از رباعیات شاعران
عالم چو سرابست و نماید سر آب
نقشی و خیالیست که بینند بخواب
در بحر محیط چشم ما را بنگر
کان آب حیات را نموده به حباب

رباعیات شاه نعمت الله ولی
گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،رباعی،زیباترین شعر از رباعیات،رباعیات،گزیده ای از رباعیات شاعران
چشمت همه نرگسست و نرگس همه خواب
لعلت همه آتشست و آتش همه آب
رویت همه لاله است و نرگس همه رنگ
زلفت همه سنبلست و سنبل همه ناب

رباعیات شاه نعمت الله ولی
گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،رباعی،زیباترین شعر از رباعیات،رباعیات،گزیده ای از رباعیات شاعران
چشمت همه نرگسست و نرگس همه خواب
لعلت همه آتشست و آتش همه آب
رویت همه لاله است و نرگس همه رنگ
زلفت همه سنبلست و سنبل همه ناب

رباعیات شاه نعمت الله ولی
گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،رباعی،زیباترین شعر از رباعیات،رباعیات،گزیده ای از رباعیات شاعران
صبح و سحر و بلبل و گلزار یکیست
معشوقه و عشق و عاشق و یار یکیست
هرچند درون خانه را می نگرم
خود دایره و نقطه و پرگار یکیست


رباعیات شاه نعمت الله ولی
گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،رباعی،زیباترین شعر از رباعیات،رباعیات،گزیده ای از رباعیات شاعران
در مذهب ما محب و محبوب یکیست
رغبت چه بود راغب و مرغوب یکیست
گویند مرا که عین او را بطلب
چه جای طلب طالب و مطلوب یکیست

رباعیات شاه نعمت الله ولی
گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،رباعی،زیباترین شعر از رباعیات،رباعیات،گزیده ای از رباعیات شاعران
درد تو ندیم دل شیدای منست
ورد تو نهان و آشکارای منست
کفر سر زلف تو که جانم به فداش
کفرش خوانند نور ایمان منست


رباعیات شاه نعمت الله ولی
گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،رباعی،زیباترین شعر از رباعیات،رباعیات،گزیده ای از رباعیات شاعران
گنجینه و گنج پادشاهی دل تو است
وان مظهر الطاف الهی دل تو است
مجموعهٔ مجموع کمالات وجود
از دل بطلب که هر چه خواهی دل تو است

رباعیات شاه نعمت الله ولی
گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،رباعی،زیباترین شعر از رباعیات،رباعیات،گزیده ای از رباعیات شاعران
ای آنکه طلب کار خدایی به خود آ
از خود بطلب کز تو خدا نیست جدا
اول به خود آ چون به خود آیی به خدا
اقرار بیاری به خدایی خدا

رباعیات شاه نعمت الله ولی
گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،رباعی،زیباترین شعر از رباعیات،رباعیات،گزیده ای از رباعیات شاعران
دریاب تو این قول حکیمانهٔ ما
آنگه بخرام سوی میخانهٔ ما
زین پس من و رندی و خرابات مغان
رنداند شنو گفتهٔ مستانهٔ ما

رباعیات شاه نعمت الله ولی
گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،رباعی،زیباترین شعر از رباعیات،رباعیات،گزیده ای از رباعیات شاعران
در جام جهان نما نظر کن همه را
آنگه ز وجود خود خبر کن همه را
گفتی که خیال غیر باشد در دل
لطفی کن و از خانه به در کن همه را

رباعیات شاه نعمت الله ولی
گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،رباعی،زیباترین شعر از رباعیات،رباعیات،گزیده ای از رباعیات شاعران
رفتم به خرابات و خراب افتادم
توبه بشکستم به شراب افتادم
راهی بردم به چشمهٔ آب حیات
تشنه به دم روان در آب افتادم

رباعیات شاه نعمت الله ولی
گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،رباعی،زیباترین شعر از رباعیات،رباعیات،گزیده ای از رباعیات شاعران
تا با غم عشق او هم آواز شدم
صد بار زیاده بر عدم باز شدم
ز آن راه عدم نیز بسی پیمودم
رازی بودم کنون همه راز شدم


رباعیات شاه نعمت الله ولی
گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،رباعی،زیباترین شعر از رباعیات،رباعیات،گزیده ای از رباعیات شاعران
تا با غم عشق او هم آواز شدم
صد بار زیاده بر عدم باز شدم
ز آن راه عدم نیز بسی پیمودم
رازی بودم کنون همه راز شدم

رباعیات شاه نعمت الله ولی
گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،رباعی،زیباترین شعر از رباعیات،رباعیات،گزیده ای از رباعیات شاعران
عمری به خیال تو گذاریم دگر
جان را به هوای تو سپاریم دگر
باز آ که به جان و دل همه مشتاقیم
بی تو نفسی صبر نداریم دگر

رباعیات شاه نعمت الله ولی
گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،رباعی،زیباترین شعر از رباعیات،رباعیات،گزیده ای از رباعیات شاعران
بر خاک درش هر که مقامی دارد
در هر دو جهان جاه تمامی دارد
یاری که بود به عشق او بدنامی
بدنام مگو که نیک نامی دارد

رباعیات شاه نعمت الله ولی
گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،رباعی،زیباترین شعر از رباعیات،رباعیات،گزیده ای از رباعیات شاعران
دل میل به صحبت نگاری دارد
با ساقی و مستی سر و کاری دارد
چون بلبل مست در چمن می گردد
گویا که هوای گلعذاری دارد


رباعیات شاه نعمت الله ولی
گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،رباعی،زیباترین شعر از رباعیات،رباعیات،گزیده ای از رباعیات شاعران
در خلوت دل یار نهان می ‌بینم
پیداست به علم او روان می ‌بینم
ازدیدهٔ کور روشنائی مطلب
عینی است عین و من عیان می‌ بینم

رباعیات شاه نعمت الله ولی
گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،رباعی،زیباترین شعر از رباعیات،رباعیات،گزیده ای از رباعیات شاعران
هم تازه گلی هم شکری هم نمکی
بر برگ گل سرخ چکیده نمکی
خوبان جهان به جملگی چون نمکند
شیرین نبود نمک تو شیرین نمکی


رباعیات شاه نعمت الله ولی
گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،رباعی،زیباترین شعر از رباعیات،رباعیات،گزیده ای از رباعیات شاعران
گفتم که منم گفت حجابی داری
گفتم نه منم گفت خرابی داری
گفتم که وصال تو کجا یابم من
گفتا که برو خیال خوابی داری

رباعیات شاه نعمت الله ولی
گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،رباعی،زیباترین شعر از رباعیات،رباعیات،گزیده ای از رباعیات شاعران
حرص و حسد و بعض و ریا و کینه
اوصاف بشر طبیعت دیرینه
حقا که به گرد هیچ مردی نرسی
تا پاک نگردت از اینها سینه

رباعیات شاه نعمت الله ولی
گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،رباعی،زیباترین شعر از رباعیات،رباعیات،گزیده ای از رباعیات شاعران
اسم و صفت و مظاهر و مظهر کو
خود نام و نشان و باطن و ظاهر کو
معشوقه و عشق و عاشق آنجا نبود
منظور کجا نظر کجا ناظر کو

مطلب مرتبط:

گلچین اشعار شاه نعمت الله ولی

 گلچین غزلیات زیبای شاه نعمت الله ولی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

گلچین غزلیات زیبای شاه نعمت الله ولی

گلچین غزلیات زیبای شاه نعمت الله ولی

گلچین غزلیات زیبای شاه نعمت الله ولی

غزلیات شاه نعمت الله ولی
رفتم به در خانه میخانه نشستم


رفتم به در خانه میخانه نشستم
آن توبهٔ سنگین به یکی جرعه شکستم
گر عاقل مخمور مرا خواند به مجنون
منعش مکن ای عاشق سرمست که هستم
در هر دو جهان غیر یکی را چو ندیدم
شک نیست که هم غیر یکی را نپرستم
سرمست شرابم نه که امروز چنینم
از روز ازل تا به ابد عاشق و مستم
در خواب گرفتم سر دستی که چه گویم
خوش نقش خیالیست که افتاد به دستم
گفتند که در کوی خرابات حضوریست
برخاستم و رفتم و آنجا بنشستم
سید کرمی کرد و مرا خواند به بنده
من هم کمر خدمت او چست ببستم

،گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،غزل های عاشقانه،غزلیات شاعران
غزلیات شاه نعمت الله ولی
دُرد درد دل بود درمان ما


دُرد درد دل بود درمان ما
خوش بود دردی چنین با جان ما
عشق او بحریست ما غرقه در او
گو درآ در بحر بی پایان ما
ای که گوئی جان به جانان می دهم
جان چه باشد پیش آن جانان ما
مجلس عشقست و ما مست و خراب
سر خوشند از ذوق ما رندان ما
عشق او گنجی و دل ویرانه ای
گنج او جو در دل ویران ما
دل ببر از جان شیرین می برد
صد هزاران منتش بر جان ما
دوستدار نعمت الله خودیم
نعمت الله باشد از یاران ما

،گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،غزل های عاشقانه،غزلیات شاعران
غزلیات شاه نعمت الله ولی
در خرابات فنا ملک بقا داریم ما


در خرابات فنا ملک بقا داریم ما
خوش بقای جاودانی زین فنا داریم ما
کشته عشقیم و جان در کار جانان کرده ایم
این حیات لایزالی خونبها داریم ما
خم می درجوش و ما سرمست و ساقی در نظر
غم ز مخموران این دوران کجا داریم ما
جام دُرد درد او شادی رندان می خوریم
درد می دانیم و دایم این دوا داریم ما
دیگران گر ملک و مال و تخت شاهی یافتند
سهل باشد نزد ما زیرا خدا داریم ما
نقد گنج عشق او در کنج دل ما دیده ایم
این چنین گنجی طلب میکن ز ما داریم ما
در طریق عاشقی عمریست تا ره می رویم
رهبری چون نعمت الله رهنما داریم ما

،گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،غزل های عاشقانه،غزلیات شاعران
غزلیات شاه نعمت الله ولی
هر ذره که می بینی خورشید در او پیداست


هر ذره که می بینی خورشید در او پیداست
در دیدهٔ ما بیند چشمی که به حق بیناست
گر شخص نمی بینی در سایه نگر باری
همسایهٔ او مائیم این سایه ازو پیداست
تا صورت خود بیند در آینهٔ معنی
معنی همه عالم در صورت او پیداست
ما در طلبش هر سو چون دیده همی گردیم
ما طالب و او مطلوب وین طرفه که او با ماست
موجیم در این دریا مائیم حجاب ما
چون موج نشست از پا مائی ز میان برخواست
هر بنده که می بینی دریاب که سلطانیست
هر قطره ز جود او چون درنگری دریاست
گفتار خوشم بشنو کز ذوق همی گویم
گر بنده ز خود گوید سید به خدا گویاست

،گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،غزل های عاشقانه،غزلیات شاعران
غزلیات شاه نعمت الله ولی
درد با همدرد اگر گوئی رواست


درد با همدرد اگر گوئی رواست
درد با بی درد خود گفتن خطاست
دردمندانیم و دُردی می خوریم
دردمندی همچو ما دیگر کجاست
دُرد دردش نوش کن گر عاشقی
زانکه دُرد درد او ما را دواست
در نظر داریم بحر بیکران
آبروی ما همه از عین ماست
عشق در دور است و ما همراه او
سیر ما بی ابتدا و انتهاست
جمله موجودیم از جود وجود
هرچه بود و هست نور کبریاست
هیچ شیئی بی نعمت الله هست نیست
هرچه هست و بود و باشد از خداست

،گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،غزل های عاشقانه،غزلیات شاعران
غزلیات شاه نعمت الله ولی
عاشقی و باده نوشی کار ماست


عاشقی و باده نوشی کار ماست
نقل بزم عاشقان گفتار ماست
همدم جامیم و با ساقی حریف
هر کجا رندی بیابی یار ماست
بلبل مستیم در گلزار عشق
جنت اهل دلان گلزار ماست
نسیه و نقد دکان کاینات
مایهٔ یک دکهٔ بازار ماست
چشمهٔ آب حیات جان فزا
تشنهٔ جام می خمّار ماست
شعر ما رمزی ز راز ما بود
محرم ما واقف اسرار ماست
نعمت الله مست و جام می به دست
ساقی خوش وقت برخوردار ماست

،گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،غزل های عاشقانه،غزلیات شاعران
غزلیات شاه نعمت الله ولی
دل به دنیا مده که آن هیچست


دل به دنیا مده که آن هیچست
آن جهان جو که این جهان هیچست
هر کرا علم هست و مالش نیست
قدر او نزد جاهلان هیچست
چه کنی مفردات ای مولا
غیر مفرد در این میان هیچست
ای که گوئی نشان او جویم
بی نشانست و آن نشان هیچست
لطف معنی طلب تو از صورت
بی معانی همه بیان هیچست
در پی زن مرو که چون دنیا
شیوهٔ شکل این و آن هیچست
ذوق نقش خیال چندان نیست
لذت و وهم عاقلان هیچست
منصب زهد نزد ما سهلست
عشرت و عشق فاسقان هیچست
به جز از زندگی حضرت ما
نزد رندان عاشقان هیچست

،گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،غزل های عاشقانه،غزلیات شاعران
غزلیات شاه نعمت الله ولی
عشق او در جان هوائی دیگر است


عشق او در جان هوائی دیگر است
درد دل ما را دوائی دیگر است
کشتهٔ عشقیم و زنده جاودان
جان ما را خونبهائی دیگر است
خلوت ما گوشهٔ میخانه است
جای ما خلوتسرائی دیگر است
ما ز ما فانی شده باقی به او
این فنائی و بقائی دیگر است
بینوایان را نوا دادیم از او
بینوایان را نوائی دیگر است
جام پاکی پر ز می بستان بنوش
جام ما گیتی نمائی دیگر است
نعمت الله تا گدای کوی او است
نزد شاهان پادشاهی دیگر است

،گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،غزل های عاشقانه،غزلیات شاعران
غزلیات شاه نعمت الله ولی
عشق را با کفر و ایمان کار نیست


عشق را با کفر و ایمان کار نیست
عشق را با جسم و با جان کار نیست
عشق دُرد درد می جوید مدام
عشق را با صاف درمان کار نیست
عشقبازی کار بیکاران بود
همچو کار عشقبازان کار نیست
عشق را با می پرستان کارهاست
عشق را با غیر ایشان کار نیست
عشق می بندد خیال این و آن
عشق را با این و با آن کار نیست
عقل مخمور است و هم مست وخراب
زاهدش در بزم رندان کار نیست
نعمت الله باده می نوشد مدام
با کس او را ای عزیزان کار نیست

،گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،غزل های عاشقانه،غزلیات شاعران
غزلیات شاه نعمت الله ولی
کار دل در عشقبازی بندگی است


کار دل در عشقبازی بندگی است
بندگی در عاشقی پایندگی است
بندهٔ فرمان و فرمان می دهیم
وین شهنشاهی ما زان بندگی است
همچو زلفش سر به پا افکنده ایم
این سرافرازی از آن افکندگی است
جان فدا کردم سر افکندم به پیش
ز انفعال و جای آن شرمندگی است
گر مرا بینی به غم دل شاد دار
کان غم عشق است و از فرخندگی است
مردهٔ دردیم و درمان در دل است
کشتهٔ عشقیم و عین زندگی است
سید ار جان بخشد از عشقش رواست
عاشقان را کار جان بخشندگی است

،گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،غزل های عاشقانه،غزلیات شاعران

غزلیات شاه نعمت الله ولی
درد دل دارم و دوا این است


درد دل دارم و دوا این است
عشق می بازم و هوا این است
در خرابات باده می نوشم
عمل خوب بی ریا این است
خوش بلائیست عشق بالایش
راحت جان مبتلا این است
از غم دی و غصهٔ فردا
بگذر امروز و حالیا این است
جام دردی درد دل می نوش
که تو را بهترین دوا این است
رند مستیم و جام می بر دست
قصهٔ ما و حال ما این است
مجلس ذوق نعمت الله است
جنت ار بایدت بیا این است

،گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،غزل های عاشقانه،غزلیات شاعران

غزلیات شاه نعمت الله ولی
شادمانم زانکه غمخوارم وی است


شادمانم زانکه غمخوارم وی است
دلخوشم زیرا که دلدارم وی است
عالمی اغیار اگر باشد چه غم
دوست دارم چون وی و یارم وی است
در خرابات مغان مستم مدام
می خورم می چون که خمّارم وی است
گلشن عشقست جانم جاودان
بلبل سرمست گلزارم وی است
نقش می بیندم خیالش در نظر
نور چشم و عین دیدارم وی است
جان فروشم بر سر بازار عشق
می کنم سودا خریدارم وی است
سیدم بر سروران روزگار
نعمت الله شاه و سردارم وی است

،گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،غزل های عاشقانه،غزلیات شاعران

غزلیات شاه نعمت الله ولی
هر که رخسار تو بیند به گلستان نرود


هر که رخسار تو بیند به گلستان نرود
هر که درد تو کشد از پی درمان نرود
آنکه در خانه دمی با تو به خلوت بنشست
به تماشای گل و لاله و ریحان نرود
خضر اگر لعل روان بخش تو را دریابد
بار دیگر به لب چشمهٔ حیوان نرود
گر نه امید لقای تو بود در جنّت
هیچ عاشق به سوی روضهٔ رضوان نرود
مرد باید که ز شمشیر نگرداند روی
گر نه از خانه همان به که به میدان نرود
هوسم بود که در کیش غمت کشته شوم
لیکن این لاشه ضعیف است و به قربان نرود
در ازل بر دل ما عشق تو داغی بنهاد
که غمش تا به ابد از دل بریان نرود
چند گفتی به هوس از پی دل چند روی
عاشق دلشده چون از پی جانان نرود
نعمت‌الله ز الطاف تو گوید سخنی
عاشق آن است که جز در پی جانان نرود

،گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،غزل های عاشقانه،غزلیات شاعران
غزلیات شاه نعمت الله ولی
هر زمان عشقی ز نو پیدا شود


هر زمان عشقی ز نو پیدا شود
هر نفس جانی دگر شیدا شود
چون درآید در شمار عارفان
در سواد ملک دل غوغا شود
چون برآید آفتاب مهر او
جان و دل چون ذره ناپیدا شود
گر ز پیش دیده بردارد نقاب
چشم نابینای ما بینا شود
غرقه شو در بحر عشقش کز یقین
قطره با دریا شود دریا شود
دست با او در کمر بازی کند
کو به عشقش می برد بی پا شود
سید ما چون سخن گوید ز حق
نعمت الله این چنین گویا شود

،گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،غزل های عاشقانه،غزلیات شاعران
غزلیات شاه نعمت الله ولی
عاشقان درش از درد دوا یافته اند


عاشقان درش از درد دوا یافته اند
خستگان غمش از رنج شفا یافته اند
باده نوشان سراپردهٔ میخانهٔ دل
جرعهٔ دُردی دردش چو دوا یافته اند
مبتلایان بلایش ز بلا نگریزند
گرچه از قامت و بالاش بلا یافته اند
نم چشم و غم دل قوت روان ساز ای جان
که کسان قوت از این آب و هوا یافته اند
عارفان بی سر و پا بر سر دارش رفتند
لاجرم اجر فنا دار بقا یافته اند
آن کسانی که چو ما غرقهٔ دریا شده اند
گوهر حاصل ما در دل ما یافته اند
همچو سید ز خود آثار خدا یافته اند
خود شناسان که مقیم حرم مقصودند

،گلچین اشعار شاعران ایران و جهان،اشعار زیبا، اشعار عاشقانه،اشعار عرفانی،اشعار کوتاه،گنجینه ی بهترین شعرها،شعر،شعر کوتاه،، گلچین بهترین شعرها،شعرهای زیبا،غزل های عاشقانه،غزلیات شاعران
غزلیات شاه نعمت الله ولی
بر در میخانه بنشستیم باز


بر در میخانه بنشستیم باز
توبهٔ صد ساله بشکستیم باز
آب چشم ما به هر سو رو نهاد
شد روان با بحر پیوستیم باز
لطف ساقی بین که از انعام او
در خرابات مغان مستیم باز
دل به دست زلف او دادیم و برد
بی سر و سامان و پابستیم باز
نیست گشتم از وجود و از عدم
از وجود و جود او هستیم باز
با وصالش شکر می گوئیم ما
کز بلای هجر وارستیم باز
رند و ساقی سید و بنده به هم
بر در میخانه بنشستیم باز

مطلب مرتبط:

گلچین اشعار شاه نعمت الله ولی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

گلچین اشعار شاه نعمت الله ولی

گلچین اشعار شاه نعمت الله ولی

دل به دلبر گر سپاری دل بری
دل بری کن تا بیابی دلبری
هرکه انسانست از این سان خوانمش
آن چنان انسان بسی به از پری
از سر سر در گذر چون عاشقان
عشقبازی نیست کار سرسری
گر بیاری جام می یابی ز ما
هر چه آری نزد ما آن را بری
جان به جانان ده بسی نامش مبر
حیف باشد نام جائی گر بری
چون خلیل الله همه بتها شکن
تا نباشی بت پرست آذری
نعمت الله را اگر یابی خوشست
زان که دارد معجز پیغمبری  شاه نعمت الله ولی

گلچین اشعار شاعران ایران و جهان 

ما عاشق و مستیم و طلبکار خدائیم
ما باده پرستیم و از این خلق جدائیم
بر طور وجودیم چو موسی شده ازدست
بی پا و سر آشفته و جویای لقائیم
روحیم که در جسم نباشد که نباشیم
موجیم که در بحر به یک جای نیائیم
در صومعهٔ سینهٔ ما یار مقیمست
ما از نظرش صوفی صافی صفائیم
ما غرق محیطیم نجوئیم دگر آب
ای بر لب ساحل تو چه دانی که کجائیم
مائیم که از سایه گذشتیم دگر بار
ما سایه نجوئیم همائیم همائیم
مائیم که از ما و منی هیچ نماندست
در عین بقائیم و منزه ز فنائیم
گاهی چو هلالیم و گهی بدر منیریم
گاهی شده در غرب و گه از شرق برائیم
سید چه کنی راز نهان فاش نگفتیم
در خود نگرستیم خدائیم خدائیم شاه نعمت‌الله ولی

گلچین اشعار شاعران ایران و جهان 

ای آنکه طلب کار خدایی به خود آ
از خود بطلب کز تو خدا نیست جدا
اول به خود آ چون به خود آیی به خدا
اقرار بیاری به خدایی خدا شاه نعمت الله ولی

گلچین اشعار شاعران ایران و جهان 

عین دریائیم و دریا عین ما                          
نیست مارا ابتدا و انتها 
بر درمیخانه مست افتاده ایم           
خانه ما خوشتر است از دو سرا 
بینوایان خوش نوایی یافتند               
بینوا شو گر همی خواهی خدا 
گفته ی مستانه مارا بخوان           
عاشقانه خوش سرودی می سرا 
درد مندیم و دوای درد ماست                 
درد ما هم درد ما باشد دوا 
سر به پای خم می بنهاده ایم          
بی حجاب ای عارف عاشق بیا 
در طریقت خرقه ایی پوشیده ایم                 
دست ما و دامن آل عبا 
نعمت الله ساقی و ما رند مست            
گو بیا یاری که دارد ذوق ما 
در همه عالم به چشم ما ببین                     
سیدت آئینه گیتی نما شاه نعمت الله ولی

 گلچین اشعار شاعران ایران و جهان

کار دل در عشقبازی بندگی است
بندگی در عاشقی پایندگی است
بندهٔ فرمان و فرمان می دهیم
وین شهنشاهی ما زان بندگی است
همچو زلفش سر به پا افکنده ایم
این سرافرازی از آن افکندگی است
گر مرا بینی به غم دل شاد دار
کان غم عشق است و از فرخندگی است
مردهٔ دردیم و درمان در دل است
کشتهٔ عشقیم و عین زندگی است
سید ار جان بخشد از عشقش رواست
عاشقان را کار جان بخشندگی است شاه نعمت الله ولی

گلچین اشعار شاعران ایران و جهان 

عشق است که جان عاشقان زنده از اوست
نوری است که آفتاب تابنده از اوست
هر چیز که در غیب و شهادت یابی
موجود بود ز عشق و پاینده از اوست شاه نعمت‌الله ولی

 گلچین اشعار شاعران ایران و جهان

ذکر حق ای یار من بسیار کن
تا توانی کار خوش در کار کن
پاک باش و بی وضو یک دم مباش
جز که با پاکان دمی همدم مباش
دور باش از مجلس نقش خیال
صحبتی می دار با اهل کمال
یک سر موئی خلاف دین مکن
ور کند شخصی تو اش تحسین مکن
رهروان راه حق را دوست دار
رهروی می جو و راهی می سپار
گر بیابی جامی از زر یا سفال
نوش کن از هر دو جام آب زلال... شاه نعمت الله ولی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عضویت